پرش به محتوا
دسامبر 1, 2010 / ناتور شهر

ویکی لیکس و افشای تعادل ناپایدار جمهوری اسلامی

به طور خلاصه تعادل ناپایدار به شرایطی گفته می شود که اگر چه یک سیستم در شرایط تعادلی و ثبات قرار دارد اما شرایط  کلی به گونه ای است که این تعادل و ثبات دیر نخواهد پایید و سیستم دچار دگرگونی خواهد شد. بهترین مثال برای تعادل ناپایدار هرمی است که به صورت باژگون و با سر روی زمین قرار گرفته و ثبات دارد. اگر چه چنین هرمی در یک وضعیت ایستا  قرار دارد اما به روشنی این تعادل ناپایدار خواهد بود.آنچه در رابطه با ایران منتشر شده است روشن کننده تعادل ناپایدار سیستم جمهوری اسلامی در سه سطح ساخت قدرت, ساخت جامعه و ساخت منطقه ای و جهانی است.

در سطح ساخت حکومت انتشار گزارشهای مربوط به اختلاف لاریجانی و احمدی نژاد و بیماری رهبری (جدای از راستی یا نادرستی آن) و اعلام آمادگی هاشمی برای جایگزینی رهبری در واقع آشکار کننده شکاف ژرف در ساختار داخلی قدرت در ایران است. در واقع درست است که پس از کنار زدن اصلاح طلبان از قدرت شکاف پیش آمده در بین نهادهای انتخابی و انتصابی به نفع نهادهای انتصابی تا حد زیادی پر شد اما شکافهای بسیار عمیق تر و جدی تری در ساختارهای نامرئی قدرت و در بین روحانیون بلند پایه و افراد  و خانواده های با نفوذ و درگیر در ساختار قدرت به پیش آمد که نه تنها به سادگی قابل ترمیم نیست بلکه بر این باورم تا تغییرات جدی و پردامنه ای صورت نگیرد ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی به تعادل باز نخواهد گشت.

در ساخت اجتماعی ایران هم شرایط اگر چه به ظاهر متعادل است اما این تعادل نیز به نظر چندان پایدار نمی نماید. افشای سندی دیگر از ویکی لیکس نشان می دهد که نزدیک به 75 تا 80 درصد از مشارکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری 88 به موسوی یا کروبی رای داده اند. این نشان دهنده این واقعیت است که تمامی تلاش دولت برای در اکثریت و مشروع نشان دادن خود در نهایت بیهوده خواهد بود و دولت احمدی نژاد هرگز قادر به تثبیت و پذیراندن خود در ساخت اجـتماعی نخواهد بود. اضافه بر آن قبولاندن دولت به بدنه اجتماع با ابزارهایی نظیر سرکوب و تظاهرات سازماندهی و بزرگنمایی شده نیز قطعا نتیجه معکوس خواهد داد و ساخت جامعه را به سمت دفع هر چه بیشتر ساخت قدرت سوق خواهد داد.

در ساخت روابط منطقه ای نیز افشاگری ویکی لیکس آشکار کرد که پشت لبخند اعراب به جمهوری اسلامی دندانهای تیز آنها پنهان شده است. ابرام شاه عربستان بر درخواست حمله  آمریکا به ایران و همراهی مصر با این درخواست نشان دهنده نظر کشورهای اصلی دنیای عرب نسبت به ایران است. ضدیت اعراب با ایران تا جایی پیش رفته که حتی کشور کوچکی مانند بحرین که تا چندی پیش جزو خاک ایران بود و پارسی همچنان زبان رایج آن کشور است نیز به جمع درخواست کنندگان حمله به ایران پیوسته است. پیش بینی می شود که در صورت حمله آمریکا و اسرائیل به ایران کشورهایی چون عربستان و امارات نه تنها کریدورهای هوایی خود را در اختیار نیروهای متخاصم قرار خواهند داد بلکه از بخشش هر گونه کمک نظامی و اقتصادی نیز کوتاهی نخواهند کرد. در چنین شرایطی است که روابط جمهوری اسلامی با تقریبا تمامی کشورهای منطقه (به ویژه پس از افشاگری ویکی لیکس) از ثبات بسیار شکننده و ناپایداری برخوردار است که با هر جرقه ای ممکن است به آتش کشیده شود.

این که هرم دولت دیر یا زود بر کدام ضلع خود سقوط خواهد کرد کاملا بستگی به این دارد که سیاسان واقعی و عقلای حاضر در ساخت قدرت تا چه اندازه قادر به مهار شرایط ساخت سیستم سیاسی, ساخت اجتماعی کشور و روابط منطقه ای و جهانی باشند.

بیان دیدگاه